جرقه مدرسهسازی از همان روزهای جوانی که همراه «رزماری» همسر آلمانیتبارش برای ادامه زندگی از آلمان به مشهد آمد، در ذهنش تداعی شد. از همان روزی که برادرش زنده یاد «حبیبالله» که او هم خیّر مدرسهساز بود آرزوی پدر را یادآوری کرد و از نگاهِ خیّره پدر به تابلوی دبیرستان «حاج تقی آقابزرگ» گفت که آرزویش این بود در کاِر خیر قدم بردارد اما شرایط زندگی و سفر آخرت به او مجالی نداد.
نخستین مدرسه را به نام مادرش «بیبی سلطنت» و دومین مدرسه را به نام پدرش «عبدالحسین قفیلی» تاسیس کرد و بعد از آن ۸۰ مدرسه ساختاینگونه شد که کلنگ نخستین مدرسه را به نام مقدس مادر بر زمین زد و نام آن را مزین کرد به نام مادرش «بیبی سلطنت قفلی» و بعد از آن مدرسهای به نام پدر «عبدالحسین قفلی» تاسیس کرد. از آن روز به بعد مدرسهسازی را در کنار همسرش «رزماری» ادامه داد؛ او همواره همسری را میستود که قلبش برای همنوعانش میتپید.
هر چند تحصیلات او کشاورزی بود و در بدو ورود به زادگاهش مشهد، مرغداری تاسیس کرد و در کارش موفق بود اما همواره احساس مفید بودن، نمیکرد به همین دلیل جرقهای که برادرش در ذهنش انداخت مسیر زندگیش را کاملا تغییر داد و مدرسهسازی برایش هدف، عشق و رسیدن به تعالی شد.
همواره از بانوی خیّر مدرسهسازی میگفت که همسرش و همراهش بود؛ از همسری که زبانش آلمانی بود اما با قلبش با ایرانیان سخن میگفت؛ او ندای قلب آنها را میشنید، هر چند زبانشان را نمیدانست. مهربانی را از پدرش به ارث برده بود زیرا پدر رزماری پزشک بود و در جنگ جهانی بسیاری از بیماران را بدون دریافت هیچ پولی مداوا میکرد، به همین دلیل رزماری هم پیشه پدر را در پیش گرفت.
خشت روی خشت گذاشت تا بهشت
اکنون که این جملات را مینویسم «حاج ناصر قفلی» همان خیّرِ مدرسهسازی که بیش از ۸۰ مدرسه ساخته، دیگر در میان ما نیست و رزماری در مرگ همسر و همراه زندگیاش به سوگ نشسته است.
قفلی، لباس آخرت بر تن کرد و با کولهباری از مهر و محبت با این زمین خاکی و فرزندانش وداع گفت؛ وداعی تلخ برای ما، اما شیرین برای او. کولهبارش از مدرسهسازی سنگین است؛ به دستان سخاوتمندش چه بسیار کودکانی که درخت دانش را آبیاری کردند؛ چه بسیار کودکانی که اکنون جوانان رشیدی شدند و سایه تعلیم و تربیت از سر آنها کم نشد و از تحصیل که حق طبیعیشان است، برخوردار شدند.
قفلی، کسی بود که خدمت به خلق را خدمت به خدا میدانست و با مدرسهسازی خداوند را در وجودش حس میکرد. گویا خداوند دستانش را میگرفت و او را به جایی میبرد که کودکانش از وجود مدرسه محروم هستند. بالهای سخاوتمند او کودکان استثنائی را نیز در آغوش گرفت؛ مدرسهای برای آنها ساخت و در آن درمانگاهی برای روز مبادا تاسیس کرد. او اینگونه فکر و عمل میکرد.
چه بسیارند فرشتگانی همچون قفلی، فرشتگانی مانند زنده یاد «محمدرضا حافظی» رئیس جامعه خیّرین مدرسهساز ایران، «جواد موفقیان»، «احمد جهانی»، «نادره قریشی» و «ابوالقاسم پرداختی» و هزاران خیّر مدرسهساز دیگری که دیگر در میان ما نیستند اما آثار پربرکتشان تا زمانی که خشت و گل مدارس آنها برپاست، تا زمانی که کودکان نسلهای مختلف به آن مدرسه آمد و شد دارند و افراد موثری برای جامعه خواهند بود، باقی و پابرجاست.
تعلیموتربیت و آموزشوپرورش از چنان جایگاه و اهمیت ویژهای برخوردار است که همگان برای معلم و هر آن کسی که دستی بر آموزش دارد، ارزش و احترام قائلند زیرا موفقیت هر کشوری در گرو موفقیت و سرآمدی نظام تعلیم و تربیت است. این همان مهمی است که «مسعود پزشکیان» بارها برآن تاکید کرده است؛ اینکه باید عدالت آموزشی به معنای واقعی خود در بستر محتوا و فضا، ساری و جاری باشد.
پزشکیان بر خود وظیفه میدانست، در مراسم وداع با خیّرینی همچون زنده یاد «قفلی» حضور یافته و نهایت احترام، خشوع و خضوعش را اعلام داردبه همین منظور رئیسجمهوری نهضت توسعه عدالت در فضای آموزشی را فریاد زد و آن را یکی از محوریترین کلیدهای برنامههای دولت برای پرورش نسلی خالق، متعهد و توانمند برای حل چالشهای ملی برشمرد.
پزشکیان شعار «برای ایران با ایرانیان براساس حق و عدالت» را سرلوحه کار خود قرار داد و از عدالت آموزشی سخن به میان آورد و آن را فراتر از دسترسی صرف به امکانات مادی دانست. حوزه آموزشوپرورش و تحقق عدالت آموزشی چنان برای دولت اهمیت دارد که پزشکیان بر خود وظیفه میدانست در مراسم وداع با مردان و زنان خیّری همچون زنده یاد «قفلی» که در مدرسهسازی یاریگر دولتها بوده و در مبارزه با بیسوادی و محرومت تحصیلی، در خط مقدم قرار داشتند، حضور یافته و نهایت احترام، خشوع، خضوع و تواضعش را به چنین انسانهای شریفی اعلام دارد.
سیستم تعلیم و تربیت همانگونه در غم از دست دادن چنین انسانهای والامقامی به سوگ نشست که دولت پزشکیان نیز در غم از دست دادن وجود پربرکتی چون قفلی اندوهگین شد. چه کودکانی که با دستان سخاوتمند فرشتگانی همچون زنده یاد قفلی درخت دانش را آبیاری کردند. به راستی چه زیبا گفت سعدی؛ پادشاه سخن «درختی بپرور که بار آورد».
منبع: https://www.irna.ir/news/85844707/%D8%A7%D8%AD%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86